من یک زن هستم، یک همسر، یک مادر.
من، یک زن تحصیل کرده هستم، یک همسر محبوب و یک مادر مهربان.
من ،کسی هستم که در اصطلاح عام به آن زن خانه دار می گویند، ولی من می گویم، من، یک زن خانواده دار هستم.
من زنی هستم که مسولییت پرورش و تربیت فرزندم را خود به عهده گرفته ام و خودم معلم مهدکودک یا پرستار بچه ام شده ام.
من زنی هستم که خودم در خانه معلم او هستم، معلم اجتماعی چون به او راه ورسم اجتماع را می آموزم. معلم دینی اش، چون به او دین داری را یاد می دهم. من، معلم پرورشی اش هستم چون مشاور و راهنمایش محسوب می شوم. من، معلم ریاضی اش هستم، چون حساب زندگی را با چرتکه ی عشق و ایمان به او فرا می دهم.
من یک مادرم، یک مادر خانواده دار، که خود خستگی فرزندانم را با محبتم، رفع می کنم.
من، زنی مفید برای جامعه ام هستم. چون به وظیفه ام خوب عمل می کنم. من در سنگر خانه، خانواده ام را حفظ می کنم.
من یک زن خانواده دار هستم زیرا فرزندانی خوب و سالم برای کشورم تربیت می کنم.
پس به من نگویید زن خانه دار، من یک زن خانواده دار هستم.
درباره این سایت